شمال نیوز: «شیخ نور» که بعد از انشقاق در جامعه روحانیت مبارز تهران و تشکیل مجمع روحانیون مبارز توسط نیروهای چپ، به عنوان یکی از نیروهای موثر جناح راست مطرح بود، در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 نامزد جناح راست آن زمان، در مقابل سید محمد خاتمی معرفی شد. بسیاری از محافظه کاران، پیروزی ناطق نوری را که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس پنجم بود، قطعی می‌دانستند و معتقد بودند که نامزد ناشناخته اصلاحات که پس از انصراف میرحسین موسوی پای به عرصه انتخابات گذاشته، رقیبی جدی برای ناطق نوری نخواهد بود. اما در جریان رقابت انتخاباتی بازی تغییر کرد و سید محمد خاتمی توانست با شعارها و جذابیت ذاتی خود، ناطق نوری را پشت سر بگذارد و با بیست میلیون رای، راهی خیابان پاستور شود و بر صندلی هاشمی رفسنجانی در قوه مجریه تکیه بزند.

ناطق نوری پس از شکست در انتخابات، پیروزی خاتمی را به وی تبریک گفت و قسم خورد پس از این در هیچ انتخابات دیگری در جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. این سخن ناطق در کنار عملکرد وی در سال‌های بعد بیانگر آن بود که وی به دنبال جریان سازی است و دیگر دوست ندارد مرد حاضر در صحنه باشد، بلکه می‌خواهد شطرنج باز پشت پرده اصول گرایان باشد.

ناطق نوری در انتخابات سال 84، تمام تلاش خود را در جهت انجام این ایده  به کار گرفت و سعی کرد در غالب جبهه متحد اصول گرایی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را گرد هم آورد و از میان آنان یک نفر را به عنوان نامزد نهایی معرفی کند. ناطق نوری پس از جلسات متعدد، علی لاریجانی را که از نظر مشی سیاسی شباهت‌های زیادی با وی داشت، به عنوان نامزد نهایی اصول گرایان معرفی کرد که این انتخاب چندان به مذاق دیگر اصول گرایان خوش نیامد و احمدی نژاد و قالیباف به عنوان نامزد مستقل از جریان ناطق نوری وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند. در نهایت نیز محمود احمدی نژاد توانست با پیروزی بر تمام رقبای مشهور خود، بر صندلی کرسی ریاست قوه مجریه تکیه بزند.

ناطق نوری هشت سال پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال 76، شکست دیگری را در سال 84 تجربه کرد، شکستی که باعث شد ناطق بیش از پیش از سیاست فاصله بگیرد و روزهای خود را در مجمع تشخیص مصلحت نظام و در کنار هاشمی رفسنجانی سپری کند. اما انتخابات سال 88، فصل تازه‌ای را در زندگی «شیخ نور» رقم زد.

مناظره انتخابات سال 88 بین مهندس میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد و روایت رئیس جمهور ایران از وضع زندگی ناطق نوری و پسرش، موجب شد که رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی از دوستان اصول گرای خود انتظار داشته باشد تا تمام قامت برای حمایت از او در برابر احمدی نژاد به میدان بیایند، اما اصول گرایان  ترجیح دادند که در این دعوا سکوت اختیار کنند، تا انتخابات به پایان برسد.

این سکوت اصول گرایان و سخنان احمدی نژاد باعث شد که ناطق نوری دل شکسته‌تر از همیشه، به نوعی قهر سیاسی روی آورده و مسیر خود را از جریان اصول گرایی جدا کند و بیش از بیش به جریان اصلاحات و رقبای دیروزش نزدیک شود که حاصل آن پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود. وحدت ناطق، هاشمی و خاتمی باعث شد که حسن روحانی با حمایت این سه نفر بتواند با پیشی گرفتن از رقبای خود بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و پس از هشت سال ایران، شاهد چرخش قدرت باشد.

این چرخش قدرت بهترین فرصت برای ناطق نوری بود تا چهره خود را بازسازی کند و ناطق نوری گوشه نشین، تبدیل به یک روحانی فعال در پشت پرده سیاست ایران شود. ناطق نوری که خود از چهره‌های موثر اصول گرایان است با توجه به شناخت کاملش از این جریان، به دنبال بازتعریفی از اصول گرایی در کشور است.

شیخ نور که از سابقون جریان محافظه کاری در کشور به ویژه در دهه 60 و 70 ایران است، دل پرخونی از جریان راست مدرن و نو اصول گرایان دارد و بازهم به دنبال احیای راست سنتی با حال و هوای تازه و جدید است. راست سنتی در ایران بعد از مجلس پنجم و انتخابات ریاست جمهوری هفتم در فضای سیاسی کشور به حاشیه کشیده شد و جوانان این گروه در قالب « آبادگران»، « نواصولگرایانی چون ایثارگران و رهپویان» و « جبهه پایداری» وارد سیاست کشور شدند و تحول عظیمی در جریان راست سنتی ایران ایجاد کردند. این فرزندان که به بزرگان قوم خود نیز رحم نکردند، بر اساس نظر ناطق نوری عامل تندروی در کشور هستند و همین معنا باعث شده است که رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، به فکر ایجاد یک تفکر جدید در قالب جناح راست سنتی در ایران است.

ناطق نوری که این روزها از سوی جریان اصلاحات نیز مورد حمایت قرار گرفته است و حتی شهردار سابق تهران یعنی غلام حسین کرباسچی اعلام کرد که :« احزاب اصلاح طلب از روش‌های سیاسی معقول و فعال‌تر برای انتخابات مجلس استفاده می‌کنند و بعید نیست با توجه به سابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش اصلاح طلبان این اتفاق صورت بگیرد، حرکت به سمت ناطق نوری چیز عجیبی نیست که باید هماهنگی در مورد آن باید صورت بگیرد.»

همانطور که مشخص است جریان‌های سیاسی بزرگ ایران یعنی اصلاح طلبان و راست‌های سنتی در کنار جریان تازه به قدرت رسیده ایران یعنی جریان اعتدال، امروز حامی اصلی تفکرات ناطق نوری هستند، تفکری که دم از اعتدال و دوری از افراط گری می‌زند. ناطق نوری با توجه به این حمایت‌ها و مقبولیت و مشروعیتی که میان گروه‌های سیاسی به دست آورده است، آوردگاه مجلس دهم و مجلس خبرگان رهبری را بهترین فرصت برای عملیاتی کردن این تفکر می‌داند.

ناطق نوری اما در این میان دیگر برای خود شان حضور در میدان انتخابات را قائل نیست و تصور اینکه او را به عنوان نامزد انتخابات مجلس ببینیم یک، خیال پردازی است. شیخ گوشه نشین دهه 80، برای خود به دنبال نقش جریان ساز است و به معنای سنتی کلمه نقش ریش سفیدی که بتواند تمام نیروهای معتدل سیاسی ایران اعم از اصلاح طلب و اصول گرا را به گرد خود جمع کند. او می‌خواهد اینبار لیستی را با محوریت تفکر خود راهی مجلس کند، تفکری که هم مورد تایید هاشمی رفسنجانی و هم سید محمد خاتمی و در نهایت مورد تایید رئیس جمهور ایران یعنی حسن روحانی است. لیستی که می تواند جای افرادی مانند علی مطهری، علی لاریجانی، احمد توکلی، مجید انصاری، محمد شریعتمداری و ... باشد.

مجلس خبرگان رهبری اما داستان متفاوتی برای شیخ دارد. او به دنبال فضایی است که تا به حال آن را تجربه نکرده است و اینبار او در پازل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قرار می‌گیرد و شیخ نور تبدیل به یکی از نیروهای موثر آیت‌الله در مجلس خبرگان رهبری می‌شود. لیستی متشکل از سید حسن خمینی، حسن روحانی، ناطق نوری، امامی کاشانی و برخی دیگر از نیروهای نزدیک به هاشمی که می‌توانند صندلی های مجلس خبرگان را به دست بیاورند.

آن چیز که مشخص است آینده سیاسی ناطق در دو مجلس و در دو نقش متفاوت خلاصه می‌شود. مرد پشت پرده انتخابات مجلس دهم و بازیگر در صحنه انتخابات مجلس خبرگان رهبری. نقش‌هایی که با توجه به فضای سیاسی کشور، برای « شیخ نور» دست یافتنی است. شاید ناطق نوری می‌خواهد به عنوان مرد پشت پرده انتخابات مجلس دهم بر صندلی هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری تکیه بزند./ نامه